اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

ابری که باشد،
گویی که نه یخ ها خیال آب شدن دارند،
نه هوا خیال گرم شدن،
انگار نه انگار
که آفتابی هم هست.

شب که برسد،
بی آفتابی می زند پس کله آدم،
تاریکی، ندیدن و اشباح غوغا می کنند،

تازه می‌دانی هوای ابری صد شرف دارد به شب،
و تازه می‌فهمی که هوای ابری هم آفتاب دارد.

سپیده که بزند.
نه یخ می ماند،
نه شب،
و نه اشباح.
انگار نه انگار...
که همین دیروز
آفتاب در پشت ابر بوده

نویسندگان

سرخ اما... سبز

يكشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۶ ق.ظ

از مظلومیت کدامشان باید نالید... از حسینـــ‌ع‌ـــی که عطشان شهید شد یا رضا علیه السلام که غریبانه پر گشود؟ از سکوت علی (ع)؟ زهرایی که مسمار چشید؟ حسنـــ‌ع‌‍ـی که نه رواق دارد و نه صحن؟ یا عسگرینی که یک شماره شان را بلدم و یک حرمش را؟ یا از مهدی عج ـی که سالهاست در انتظار منتظرانش هست؟

  • ۹۴/۰۹/۲۲
  • محمد رنجبر دیلمقانی

نظرات  (۱)

  • Sarah Azizzadeh
  • ):

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی