دیوانه تر شدم.
چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۹:۰۷ ب.ظ
گفتم ببینم ات
شاید که از سرم دیوانگی رود
زان دم که دیدم ات دیوانه تر شدم
گفتم ببینم ات
تا بی قراری از جانم به در رود
هم بی قرار و هم شوریده سر شدم
دیوانه تر شدم
گفتم ببینم ات
شاید شراره از جانم فرو کشد
دیدم تو را
و همچون شعله های آتش شعله ور شدم
از ره به در شدم
دیوانه تر شدم …
شعر: پرواز همای
- ۹۸/۰۱/۰۷
آنچنان جای گرفته ست که مشکل برود
دلی از سنگ بباید به سر راه وداع
تا تحمّل کند آن روز که محمل برود
(سعدی)