نمی دانم چرا حس خوبی در مورد این باصطلاح فعالین محیط زیست ندارم. یه جوری ام در موردشان. از این دست گروه ها کم نیستند. نمی دونم چرا اینجوری هستم. حسی که بهشون دارم مثل حسیه که به کوروش کبیر دارم. مبهم، ناشناخته، یه-جای-کار-میلنگه.
یه جورایی مثل ناسیونالیسمه. طراحی شده تا در مقابل یه سری چیزای دیگه قرار بگیره. نمیدونم چرا با اینکه فعالیتی تو این گروها انجام ندادم این نگرش رو بهشون دارم. مثل پرچم ایران که یه چیز درستیه اما گاهی وقتا نقاب میشه برای اینکه در مقابل شعائر دینی قرار بگیره. این محیط زیستم یه همچین چیز قابل اهمیتیه که گاهی دست آویزی میشه برای در مقابل یه چیزای دیگه قرار گرفتن. البته دقیقا نمی دونم اون «چیزا» چیا هستن که محیط زیست رو می خوان در مقابلش قرار بدن.
شاید این سمن توی شهر ما هم کوچیک ترین عضو این شبکه بزرگ مبهم باشه. هفته ای یه بار کوهنوردی مختلط هم، همه فعالیتیه که «در راستای داشتن محیط زیستی پاکتر» انجام میده... شاید.
همین .