اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

ابری که باشد،
گویی که نه یخ ها خیال آب شدن دارند،
نه هوا خیال گرم شدن،
انگار نه انگار
که آفتابی هم هست.

شب که برسد،
بی آفتابی می زند پس کله آدم،
تاریکی، ندیدن و اشباح غوغا می کنند،

تازه می‌دانی هوای ابری صد شرف دارد به شب،
و تازه می‌فهمی که هوای ابری هم آفتاب دارد.

سپیده که بزند.
نه یخ می ماند،
نه شب،
و نه اشباح.
انگار نه انگار...
که همین دیروز
آفتاب در پشت ابر بوده

نویسندگان

توکل

چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۶ ب.ظ

توکل به خدا رابطه چندانی به «اعتقاد» و «ایمان» ندارد. توکل به خدا یک «علم» است. توکل به خدا یعنی بدانی که  هیچ یک از قوانین طبیعی و بشری قابل تکیه نیستند و در کل با اینکه برنامه ریزی هایت را باید بر اساس اسباب تنظیم کنی اما «بدانی» که نه برنامه هایت و نه اسباب و قوانین قابل تکیه هستند.

توکل یعنی من برای فلان امتحانم درس می خوانم و برنامه ریزی ام بر اساس همین «مطالعه» است ولی  «میدانم» که «نمی توانم» بر این مطالعه تکیه کنم. چرا که ممکن است در روز امتحان آپاندیسم متورم شود، یا در راه حوزه امتحانی تصادف کنم، یا توی امتحان سرم درد کند، یا سالن امتحان سرد باشد، گرم باشد، شب امتحان از پله ها بیفتم و پایم بشکند، شب امتحان زلزله بیاید، توی امتحان نفر بغل دستی ام به خاطر بیماری صرع از هوش برود و من تمرکزم را از دست بدهم، روز امتحان به کما بروم، یا حتی روز امتحان بمیرم و هزاران اتفاق ممکن دیگر که مرا از تکیه بر «خودم»، قوانینم، مطالعه ام مستاصل می کنند.

اما او فراتر از هر اتفاقی است. پس می توانم به او تکیه کنم. این یعنی دانستن نه الزاما اعتقادی پیچیده و نماز-شب-طلب-کن.

یک کلام، توکل یعنی بر اساس قدر الهی زندگی کن و از قضای الهی به خدا پناه ببر.

  • ۹۵/۰۴/۰۲
  • محمد رنجبر دیلمقانی

نظرات  (۳)

  • ...:: بخاری ::...
  • اون حدیثه بود..
    مضمون حرف حضرت امیر که فرمود خدای را شناختم به از هم گسیختن جریان ها و برهم خوردن تصمیمات. آنگاه که کار بر مراد نرفت دانستم که ریسمان در دست دیگری است.
    پاسخ:
    سلام،
    من بیشتر، از تفسیر علامه طباطبایی (اگه اشتباه نکنم) الهام گرفتم. توکل یعنی عدم اعتماد به اسباب.
    توکل یعنی تمام تلاشتو بکنی ولی نتیجه اش رو به خدا بسپاری
    پاسخ:
    شاید یه چیزی تو همین مایه ها... اما... مگه «بعد» از اینکه همه تلاشمو کردم، مگه جز «سپردن نتیجه» به دست خدا چاره دیگه‌ای هم دارم؟ حتی اونایی که بذر پخته می‌کارن هم با ذره ذره وجودشون نتیجه رو میسپارن به دست خدا، تا گندمشون سبز شه 😊
    لا حول و لا قوة الّا بالله العلی العظیم...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی