اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

ابری که باشد،
گویی که نه یخ ها خیال آب شدن دارند،
نه هوا خیال گرم شدن،
انگار نه انگار
که آفتابی هم هست.

شب که برسد،
بی آفتابی می زند پس کله آدم،
تاریکی، ندیدن و اشباح غوغا می کنند،

تازه می‌دانی هوای ابری صد شرف دارد به شب،
و تازه می‌فهمی که هوای ابری هم آفتاب دارد.

سپیده که بزند.
نه یخ می ماند،
نه شب،
و نه اشباح.
انگار نه انگار...
که همین دیروز
آفتاب در پشت ابر بوده

نویسندگان

کجایند آن روز های خوب لعنتی...

دوشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۵۲ ب.ظ

حالت که خوب باشد، یوزر پسورد بلاگ را که زدی سر راست میروی سراغ ارسال مطلب جدید و مینویسی... اما حال بد اینجوری نیست. حال بد ایجاب می کند روزی ده بار لاگین شوی و بروی سراغ کامنت ها...

انتظار سخت است... اما انتظار چیزی را کشیدن که وجود خارجی ندارد بد است! هم سخت است و هم بد! آدم را پیر میکند.

  • ۹۶/۰۶/۲۰
  • محمد رنجبر دیلمقانی

نظرات  (۳)

امیدوار اتظار همه و مخصوصا شما تموم شه!
پاسخ:
:)
امیدوارم همه منتظر بشن... بعد انتظارشون تموم شه. حتی من...
  • امید شمس آذر
  • می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
    می حواهمت چنانکه تن خسته خواب را

    حتّی اگر نباشی، می آفرینمت
    چونانکه التهاب بیابان سراب را
    پاسخ:
    حتّی اگر نباشی، می آفرینمت... به به
  • ...:: بخاری ::...
  • من شدیییدن موافققققق
    پاسخ:
    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی