اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

ابری که باشد،
گویی که نه یخ ها خیال آب شدن دارند،
نه هوا خیال گرم شدن،
انگار نه انگار
که آفتابی هم هست.

شب که برسد،
بی آفتابی می زند پس کله آدم،
تاریکی، ندیدن و اشباح غوغا می کنند،

تازه می‌دانی هوای ابری صد شرف دارد به شب،
و تازه می‌فهمی که هوای ابری هم آفتاب دارد.

سپیده که بزند.
نه یخ می ماند،
نه شب،
و نه اشباح.
انگار نه انگار...
که همین دیروز
آفتاب در پشت ابر بوده

نویسندگان

سروشِ یک دباغ

جمعه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ۰۳:۳۲ ب.ظ

در روزهای اخیر به یادآوریِ عزیزی مجبور شدم گریزی بزنم به اعتقادات عبدالکریم سروش. داشتم فکر می کردم چه چیزی باعث شده که یکی از مأمومین ایشان بتواند خاطر شخص مذکور را مکدر کند. کلّی فکر کردم. متاسفانه به خاطر علم اندکی که دارم شاید نتوانم سروش و اعتقاداتش را آنطور که باید نقد کنم. اما آنچه برایم حائز اهمیت است، این است که سالیان سال است همین روند ادامه دارد. روند ایجاد شبهه در ترم اولی های دانشگاه ها با عبارات فروریزنده ای مانند «این ها را در دین و زندگی دبیرستان به خوردتان داده اند.» یا مثلا «من هم دو سه سال پیش همینطوری فکر میکردم» از زمانی که یادم می آید بوده و هست.

اما مسئله اینجاست... چرا در همان دین و زندگی دبیرستان آنچنان که باید مبانی را متناسب با شبهات روز تبیین نمی کنند تا شاهد این همه فاصله بین مدرسه و دانشگاه نباشیم. حداقل اگر می خواهند قدیمی هم بمانند چرا از قدیمی های به روز استفاده نمی کنند؟ نحوه تبیین بزرگانی همچون شهید مطهری چند درصد از سهم کتاب ها را از آن خود کرده است؟

شاید استدلال شود که ارائه برخی از پاسخ ها قبل از ایجاد شدن سوال در دانش آموزان شاید درست نباشد. خب چرا همان سوال را هم در ذهن دانش آموز آنگونه که شایسته است ایجاد نمی کنند؟ تا کِی باید شاهد این باشیم که دانش آموز شب را در رخت خوابش توی کانال های تلگرامی الحادی بچرخد و کلی سوال برایش ایجاد شود و روز که آمد مدرسه بهش بگویند «ایمان، تقوا، عمل صالح» دریغ از حتی یک جمله تعریف ایمان، تقوا یا عمل صالح...

حالا غُر که روی سیستم آموزشی زیاد است. 

دوستی دورگه دارم که مادرش لبنانی است و پدرش فرانسویِ مسلمان. همیشه ی خدا انتقادش به ایرانیان این است که وقتی به ساینس (که با علم تفاوت دارد) می رسند مثل ویکی پدیا اطلاعات دقیق و دست اول را بلغور می کنند اما وقتی اندک اطلاعاتی در مورد مسائل دینی چه تاریخی چه تحلیلی ازشان میپرسی چنان پرخاش میکنند که مگر من آخوندم انگار ازشان تفاوت تعداد دلو های آب کشیده شده برای تطهیر چاهی که موش در آن افتاده با چاهی که در آن گاو فربه هلندی افتاده را پرسیده ای!

آشفتگی این پست را به این حساب بگذارید که نقص سیستم آشکار است و آنالیز آن را بلد نیستم... فقط میدانم خروجی مسموم است.

و همین!

  • ۹۶/۱۱/۱۳
  • محمد رنجبر دیلمقانی

نظرات  (۲)

  • امید شمس آذر
  • همان استدلال که گفتی پدر ملّت ما را درآورده است. سروش خودش از اعضای هیئت سه نفرۀ پیگیری انقلاب فرهنگی بود که مثلاً قرار بود یک دانشگاه اسلامی مولّد علم تحویل جامعه دهد، ولی... . البتّه ایشان آنطور که برخی از همان استدلال گران استدلال می کنند یک دستگاه تولید نظریّات ضدّانقلابی نیست؛ بلکه در درجۀ اوّل یک متکلّم معتزلی مسلک است که صد البتّه تعداد بخش قابل توجّهی از نظراتش هم با مبانی تئوریک انقلاب اسلامی تعارض دارد.
    پاسخ:
    بله موافقم، اعتقادات سروش (آنقدری که می دانم) سلبی نیستند که زیباکلام وار بگوید هر چه بقیه می گویند برعکسش! اگر هم قرار باشد در این زمینه نقدی بکنیم فکر میکنم بهتر است نظریات سروش نقد شود نه مثلاً شخصیت او. وگرنه همینکه نظریات یک نفر حاصل تفکر باشد (هر چند تفکر غلط) به گمانم ارزشی داشته باشد.
    البته حاصل تفکر بودن نظرات خیلی هم خوبست اما تفکر باید بر مبنای حقیقت و منابع مطالعاتی صحیح باشد اینکه به دلیل عقل گرایی شدیدی که جناب سروش دارند خیلی از احادیث و منابع دیگر هدایت را زیر سوال میبرند موجب خطای ایشان شده و در ایین رابطه باید گفت جای تاسف دارد که اگر بلندای تفکر کسی به درک مطلبی نرسید نباید بگوید آن مطلب غلط استاز این دست سخنان و نظریات بسیار است و امروز بحمدلله میتوانم به جرئت بگویم که با تلاش های علمای عظام دیگر خطری از جانب نو معتزلیون کذایی چون سروش برای اهل مطالعه و تفکر وجود ندارد همگی و یا اکثرا به صورت ریشه ای و بنیانی پاسخ داده شده اند ...
    در رابطه ی این که عقل فردی به درک مطلبی قد ندهد بسیار خون به جگر شده ایم در این چند سال از دست این جماعت سلبریتی که گاهی برخی دستورات تعطیل ناپذیر احکام مقدسه مثل قصاص را زیر سوال میبرند و با توجه به نفوذ رسانه ای که به واسطه ی شهرت دارند که این عامل با بحران سطحی نگری جامعه همراه شده بین مردم تفکراتی مثل فمینیسم رواج مییابد نتیجه ی آن آش شوربایی شده که در هر مسئله ای افراد غیر متفکر نظر میدهند و این موضوع با شبهه پراکنی های افرادی از قبیل سروش همراه شده و بخشی از جامعه را ساخته ...
    پاسخ:
    موافقم... چیزی که من نمی فهمم پس وجود ندارد! و چه گزاره مسخره ای!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی