اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

ابری که باشد،
گویی که نه یخ ها خیال آب شدن دارند،
نه هوا خیال گرم شدن،
انگار نه انگار
که آفتابی هم هست.

شب که برسد،
بی آفتابی می زند پس کله آدم،
تاریکی، ندیدن و اشباح غوغا می کنند،

تازه می‌دانی هوای ابری صد شرف دارد به شب،
و تازه می‌فهمی که هوای ابری هم آفتاب دارد.

سپیده که بزند.
نه یخ می ماند،
نه شب،
و نه اشباح.
انگار نه انگار...
که همین دیروز
آفتاب در پشت ابر بوده

نویسندگان

دغدغه

شنبه, ۱ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۲۸ ب.ظ

به نظرم اولین بار که واژه دغدغه متولد شد طی یک واقعه کاملا با منطقی و حساب شده بوده! چون داشتن دو پنجمِ کل حرف «غ» در یک کلمه که دو حرف اولش با دو حرف دومش یکسان است کاملا حس غیـــــــــــن را همانطور غلیظ و متلاطم به انسان می دهد. 

این روزها ترکیب تب و تاب و بی قراری و بی تابیِ حاصل از تصمیم کبرایم با تلاطم و آشفتگی حاصل از دغدغه انتخاب «حوزه ای» مناسب از بیوتکنولوژی برای آینده و کار و فراگیری دانش و دانش و دانش شلم شوربایی برایم به ارمغان آورده است که بیا و ببین. و حوزه با رشته متفاوت است؛ که رشته «پکیجی آماده از مهارت ها و گزاره های فراگرفتنی است برای درک قسمتی از یک حوزه» و حوزه، مجموعه ای از گزاره های دانسته و ندانسته است که قرار است همانطور گسترش یابد و گسترش یابد تا سر انجام برسد به تعداد بسیاری از «این همانی» های جذاب و شگفت انگیز. که اگر بخواهم آسان و ساده بیان کنم، «رشته» رسم دایره ای منظم است وسط گزاره ها و تعریف آن با اسمی مرتبط و حوزه جوهری است مسری که هر لحظه به جوهرهای دیگر می پیوندد.

دغدغه ام ناشی از همین تفاوت است. میخواهم ده سال بعد به نقطه ای که باید برسم و نمی دانم مسیری که باید به آن نقطه برسد از رشته های هم اسمش می گذرد یا نه. رسیدن به دانش درخوری از «زیست شناسی سامانه ای» آیا مستلزم تحصیل رشته های هم اسم این حوزه در مقطع کارشناسی ارشد است و دکتری یا بهتر است کارشناسی ارشد حائلی باشد تخصصی تر از بیوتکنولوژی عمومی (آنچه الان در حال تحصیلم) و عمومی تر از زیست شناسی سامانه ای. مثلا کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی مولکولی. 

دغدغه دیگری که این روزها دارم از جنس وسواس در جمع آوری آذوقه است. نقطه ای که 10 سال بعد میخواهم بایستم مستلزم آذوقه ای دانسته ها و دیده هاست. چه مهارت هایی باید برای آن نقطه جمع کنم. قطعا همین هایی که قرار است در قالب «رشته» برایم ارائه داده شوند کافی نیستند. پس چه چیزی کافی است؟ دانشی عمیق از ریاضیات؟ تفکر الگوریتمی؟ زیست شناسی؟

مسئله دیگر، 

مبنای تقسیم بندی در رشته های مختلف بیوتکنولوژی متفاوت است. مثلا بیوتکنولوژی کشاورزی بر اساس کاربرد نامگذاری شده در حالی که نانوبیوتکنولوژی بر اساس مقیاس عمل و اثر تقسیم بندی شده. به نظرتان انتخاب رشته ای که مبنای تقسیمش نگاه باشد برای چندکارگی مفید است یا رشته ای که بر اساس کاربرد تقسیم شده است. یک بیوتکنولوژیست مولکولی می تواند هم در کشاورزی کار کند هم در پزشکی. این چند کارگی مزیت است یا عیب؟

و شاید واپسین سوال، اولویت است. اولویت کشور در اولویت است یا من؟ پرداختن به اولویت کشور در حالی که اولویتم نباشد آیا می تواند در حد آزادسازی همه ظرفیتم پیش برود؟ یک انتخاب بی علاقه (کم علاقه) وطن دوستانه بهتر است یا یک انتخاب علاقمندانه ی کمتر وطن دوستانه؟ اصل سوال اصلا درست است؟ اصلا اولویت کشور از چه جنس است؟ از جنس اشتغال یا اقتصاد؟ هر چه پولدار تر باشیم شاد تریم یا هر چه شادتر باشیم ثروتمندتریم؟ 

  • ۹۷/۱۰/۰۱
  • محمد رنجبر دیلمقانی

نظرات  (۲)

  • امید شمس آذر
  • از این شاخه به اون شاخه پریدن پشیمانی میاره. همینکه لیسانسشو داشته باشی، میتونی در همۀ گرایشات مقاله بنویسی و ایده بدی؛ به نظر بندۀ حقیر مولکولیش بهتره. دغدغۀ کشور هم باید از وسط به دو تکّه تقسیم بشه: آرمان ها و واقعیّت ها.
    وقتی مافیای مؤسّسات آموزشی، بچّه های مدرسه ای رو به صورت غیرمجاز درگیر آزمون های اینترنتی [پارادوکس عجیبیه، نه؟!] میکنند که احتمال تقلّب در اون تقریباً 100 درصده، یعنی همه سر کارند و برای بالادستی هایی که جز ژنهای خوب خودشون (حالا این تخصّص شماست!) کس دیگه ای رو سر کار نمیارن، دغدغه های مبتنی بر آرمانها، جز یک سری شعارهای توخالی چیز دیگه ای نیستن و واقعیّت سوای اون چیزیه که در ذهن جوانان آرمانخواه نقش بسته. البتّه که هیچوقت از آرمانهامون عقب نشینی نمیکنیم، ولی بسترهاش اینطوری هم القا میکنن فراهم فراهم نیست.
    پاسخ:
    و چه واقعیت تلخی...
  • navid jolayousefi

  • از تقریبا اوایلی که من هم وارد این فاز شدم دچار چنین چندگانگی هایی بودم و هستم ...

    شاید باید کمی صبر کنیم ببینیم قدری جلوتر چ برایمان نوشته اند ....

    (اگه تونستی تصمیم بگیری به منم کمک کن تا منم تصمیم‌مو بگیرم ...)

    هنوز که هنوزه با این که دارم حوزه های مختلفی را ورانداز و دست‌ورزی میکنم هنوز حسی که باید مسیری که به آن علاقه دارم در من ایجاد کند را ندیده ام .....

    نکند این انتخاب گذشته مان برامان شر بشود ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی