اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

اسفندگی آموز اگر طالب عشقی...

اسفنـــدگی

ابری که باشد،
گویی که نه یخ ها خیال آب شدن دارند،
نه هوا خیال گرم شدن،
انگار نه انگار
که آفتابی هم هست.

شب که برسد،
بی آفتابی می زند پس کله آدم،
تاریکی، ندیدن و اشباح غوغا می کنند،

تازه می‌دانی هوای ابری صد شرف دارد به شب،
و تازه می‌فهمی که هوای ابری هم آفتاب دارد.

سپیده که بزند.
نه یخ می ماند،
نه شب،
و نه اشباح.
انگار نه انگار...
که همین دیروز
آفتاب در پشت ابر بوده

نویسندگان

۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۴
مرداد
باش. قول می دهم ناب ترین دوستت دارم ها را برایت خرج کنم، از همین هایی که خرج هرکسی نمی شوند. اما باش. از همین هایی که قابشان کرده ام و زده روی دیوار اتاق دلم. باش و بمان. به حرمت همه دل‌لرزه هایی که دیدنت برایم به ارمغان آورده اند. دیدن هایی که می نخورده آدم را مست می کنند.
بمان. به حرمت همه عشق هایی که ندانسته یادم دادی بمان...
دخترک کهنه‌آشنا. من هم قول می دهم بمانم و همه رنگ و لعاب های غیر تو را از توی چشمانم بالا بیاورم.
باش، بمان و دوستم بدار... قول می دهم بهترین عاشقانه ها را برایت کنار بگذارم، بهترین دوستت دارم ها  را برایت از قاب در بیاورم، بهترین نگاه های عاشقانه را نثارت کنم، اصلا اگر لازم باشد برایت بمیرم... اما تو باش و بمان و دوستم بدار و دستت را در دستم بگذار و با من بیا. 
قول می دهم تو را به بهترین مکان هایی ببرم که هر کسی آرزوی دیدنشان را دارد، هر چند خودم را تنها راه نمی دهند و تو رانیز... اما ما باهم، می توانیم از دیوار چین که چیزی نیست از دل تاریخ هم رد شویم.
دخترک کهنه‌آشنا... دوستت دارم هایی که  برای انتقال به ذلت واژه در آمده اند را به دیوار دلت بچسبان... و هیچ وقت خرجشان نکن... لطفا. آنها ذلیل ترین شکل عاشقانه و عزیزترین رسولان زبان هستند.
  • محمد رنجبر دیلمقانی